هوشنگ سیحون
هوشنگ سیحون طراح، معمار، نقاش و تندیسساز پیشکسوت و باسابقهای است که لقب «مرد بناهای ماندگار» و « پدر معماری مدرن ایران» نیز به وی داده شده است. طراحی و مرمت آرامگاه بزرگانی چون خیام، ابن سینا، نادرشاه افشار، فردوسی و کمالالملک از مشهورترین و ماندگارترین آثار او به شمار میرود. وی که استاد معماری و رییس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۷ هجری شمسی بود، در ۱ شهریور ۱۲۹۹ در شهر تهران به دنیا آمد و در ۵ خرداد ۱۳۹۳ در شهر ونکوور کانادا درگذشت.
سیحون در خانوادهای آشنا با موسیقی به دنیا آمد. پدربزرگ او میرزا عبدالله فراهانی از پیشگامان موسیقی سنتی و معروف به پدر موسیقی سنتی ایران بود. مادر وی، مولود خانم، از نوازندگان تار و سه تار و نیز دایی او مرحوم احمد عبادی، استاد بزرگ سه تار بود.
او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به دعوت آندره گدار (رئیس اداره باستانشناسی وقت ایران) برای ادامه تحصیل راهی پاریس می شود و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) طی حدود ۳ سال تحت تعلیم اوتلو زاوارونی به تکمیل دانش معماری خود می پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر می رسد. او در بازگشت به ایران نخستین اثر معماری خود که بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا بوده است را طراحی می کند.
سیحون یک تیغ دو لبه بود در آموزش کوتاهی نمیکرد.اما در عین حال در کار بسیار سختگیر بود؛ او معتقد به سبک نبود و هدف او معماری بی زمان بود و تابع هیچگونه مدی نبود. وی میگفت کار ارزشمند نه زمان دارد و نه مکان میشناسد و همیشگی است از این رو معتقد بود ما باید به این نقطه برسیم. کار وی بر ماندگاری، مصالح محلی، استواری و بی زمانی مبتنی بود، به همین دلیل هرگاه آدمی پروژههای سیحون را میبیند، زنده و قابل بحث بودن آنها را نیز درک میکند. حرف مهندس سیحون این بود که ما باید جوهره معماری ایرانی را درک کنیم، جوهره یعنی تأثیر اقلیم، فرهنگ، تبحر ساخت و مصالح بومی که همان چیزی است که امروزه به عنوان معماری بومی شناخته میشود و اگر یک معمار این موارد را رعایت کند اثر او اثری ماندگار، بومی و ایرانی خواهد بود.
این گزیدهای از سخنان محمود درویش پیشکسوت معماری و شهرسازی درباره هوشنگ سیحون است که در برنامهای با عنوان «خاطرات و تجربیات بیش از نیم قرن همنشینی با هوشنگ سیحون»، اظهار کرده است. واقعیت این است که برای اینکه فردی را بشناسیم، باید از فضای پیرامون او نیز شناخت داشته باشیم، فضایی که هوشنگ سیحون در آن رشد کرد، اواخر دوره قاجار و شروع کودتای رضاخان بود. این فرد در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد به نقاشی علاقمند شد و جزو نخستین افرادی بود که در دانشکده هنرهای زیبا تحصیل کرد و به دلیل توانمندی در نقاشی دوران موفقی را در دانشگاه طی کرد و شاگرد اول شد. در ۱۳۲۳ خورشیدی که سالهای پس از جنگ جهانی است، دولت فرانسه بسیاری از شاگرد اولهای کشورهای دیگر در رشتههای مختلف را بورسیه میکرد، از ایران هم هشت تن انتخاب شدند که مهندس سیحون از رشته معماری جزو آنها بود.
پس از فارغ التحصیلی و بازگشت از فرانسه سیحون دانشیار دانشکده، پس از چند سال استاد و در ۱۳۴۱خورشیدی رییس دانشکده شد؛ وی در ۱۳۴۷ خورشیدی، هم از ریاست دانشکده و هم از استادی استعفا داد و تمام وقت خود را وقف کار کرد. وی در طول سالهای فعالیت خود، عضو شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی تمام دانشگاههای وابسته به یونسکو در پیش از انقلاب بوده و به مدت ۱۵ سال مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران را برعهده داشته است.
“راهی را که من در معماری پیش گرفتهام به طور خلاصه و به صورت فهرست ذکر میکنم. در معماری، قبل از هر چیز علاقه دارم منطق را همیشه در نظر داشته باشم. هیچگاه هیچ چیز نباید بی منطق در معماری به کار برود، حتی کوچکترین خط و کمترین نقطه بایستی دلیل و معنی مخصوص به خود داشته باشد و مخصوصاً از فانتزیهای بیمعنی و بی مغز گریزانم. حقیقت بایستی عریان و بی پرده در معماری خودنمایی کند ولو اگر گاهی اوقات زننده باشد، اطمینان دارم که حقیقت همیشه زیبایی و لطف مخصوص به خود را خواهد داشت. یک معمار خوب باید مثل یک شعر عالی ساده، سهل و ممتنع باشد. از شلوغی و درهم و برهمی بی اندازه گریزانم. نقشهٔ ساده همیشه زود خوانده میشود و اشخاص را گمراه نمیکند. طرح نقشهٔ یک ساختمان مثل حل یک مسئله است. باید همیشه سادهترین راه حل را در نظر گرفت و از راههای پیچ در پیچ صرف نظر کرد.”
استاد سیحون نقش اندازی است که در دنیای ابعاد از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان میآورد و معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی که معمار و طراح آرامگاه هر یک از آنان بوده، در نقش مقبرهشان متجلی نمودهاست. به عنوان مثال در ۱۳۳۸ آرامگاه حکیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، محاسبه و طراحی کردهاست.
هوشنگ سیحون و معماری
نخستین فعالیت هوشنگ سیحون در معماری در ۲۳ سالگی با طراحی بنای یادبود آرامگاه ابن سینا به وقوع پیوست. سیحون در گفتوگویی دراین باره می گوید:” اولین بنای یادبودی که با طرح اینجانب برپا شد، بنای یادبود و آرامگاه واقع در همدان است که ۵۰ سال پیش ساخته شده است. این بنا، برای مراسم هزارهٔ ابوعلی به وجود آمد که توسط «انجمن آثار ملّی ایران»، سرپرستی میشد. تمام عوامل بنا، از اشکال هندسی و نمادین فراوان تشکیل شدهاند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. مربع، پایه و اساس این بنا است. خود آرامگاه در وسط تالاری مربع شکل قرار گرفتهاست که پلهٔ مدور و پایههای دوازدهگانهٔ برج یادبود به دوره دایرهٔ پله، مزار را احاطه کردهاند. شکل بنا از خارج دارای ۲ قسمت است، یکی قسمت زیرین که در برگیرندهٔی ورودی، مقبره، کتابخانه، تالار اجتماعات و پذیرایی است و دیگر قسمت بالا که برج یادبود بنا است. در میان باغی در اطراف آن، قسمت زیرین بنا، از طرف در ورودی دارای ایوانی است با ۱۰ ستون که هر ستون علامت یک قرن است و ۱۰ قرن اشاره به هزارهٔ ابوعلی است. از طرف دیگر، ابوعلی دانشمندی است، بلندپایه با دانشهای متعدد، فلسفه، حکمت، پزشکی، موسیقی، کیمیا و غیره که بعضیها او را متفکر دوازده دانش دانستهاند.”
از میان دیگر پروژههای طراحی و ساخته شده میتوان به آرامگاه بزرگانی چون خیام، کمالالملک، ابن سینا، نادرشاه افشار و دهها آرامگاه دیگر اشاره کرد.
وی همچنین طراح بنای «موزه توس» در ۱۳۴۷ و همچنین ساختمان مرکزی بانک سپه در میدان توپخانه تهران، مجتمع آموزشی فرح، ساختمانهای سازمان نقشهبرداری کشور، کارخانه نخریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی آباد، سینما آسیا، سینما سانترال (سینما مرکزی)، کارخانه کانادا درای (زمزم کنونی) در تهران و اهواز، کارخانه یخسازی کورس اخوان و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را بر عهده داشتهاست.
هوشنگ سیحون و نقاشی
سیحون در کنار معماری، به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران میپرداخت و نمایشگاههایی از آثار خود را، در ایران و در خارج از ایران برپا کرده است. نوعی دیگر از کارهای هنری وی نوعی نقاشی خاص با ترکیب خطوطی موازی است که در فضا در هم پیچیدهاند وهمدیگر را قطع نمیکنند. او بیان کرده است که شروع این طرحها از جلسات خسته کننده اداری شروع شد. در سال ١٩٧٢ میلادی از سوی دانشگاه ماساچوست نامهای به دست او رسید که از او خواسته شده بود ۲ طرح برایشان بفرستد اما او ١۶ اثر از نوع کلاف خط را برایشان فرستاد تا آنها به سلیقه خود انتخاب کنند و بعد او نامهای دریافت کرد که آن آثار بسیار مورد پسند قرار گرفته و آنها تصمیم گرفتهاند که سه غرفه برگزار کنند، یک غرفه از آثار پیکاسو و یک غرفه از آثار سالوادور دالی و دیگری از “کلافهای خطی” هوشنگ سیحون.
این نمایشگاه در آخرین سال زندگی پیکاسو برگزار شد.
دانشگاههایی مثل MIT، هاروارد، واشنگتن و برکلی مجموعهای از نقاشیهای او را گردآوری کرده و نگهداری میکنند. همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش بود و صاحب گالری سیحون در تهران است.
در میان سبکهای مختلف نقاشی، سیحون علاقه خاصی به آبرنگ و رنگ روغن داشتهاند. او در دوره تدریس و ریاست دانشگاه تهران، دانشجویان را به روستاهای مختلف می برد و همراه با آنها کروکی میکشید.
او از کارهای خود نمایشگاهی در فرانسه برگزار کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و سردبیر مجله آرشیتکتور فرانسه از او اجازه گرفت که کارهایش را به چاپ برساند و این کتاب در دانشگاه معماری ایران تدریس می شود.
از دیگر ابتکارات وی می توان طراحی بر روی نمد و ابداع کار با کاغذ ابری نام برد. در نقاشیهای وی نقاشی اسب بسیار به چشم می خورد او گفته است ” اسب جانور بسیار نیرومند است و نرمش خطوط و انحنای زیبای بدن از هر جانور دیگر زیبا تر است.”
“نگاهی به ایران در پاریس” نام کتابی است که مجموعه آثار سیحون در آن به چاپ شده و مجموعه تجربیات و دستاوردهای او در کتابی به نام” هوشنگ سیحون”، “کتاب نیم قرن آثار معماری و نقاشی سیحون” منتشر شده است.
آرامگاه نادرشاه افشار در مشهد
نادر شاه افشار فاتح دهلی در هنگام حیات خود دستور به ساخت آرامگاهی کوچک در بالا خیابان مشهد داد. این آرامگاه کوچک در سال ۱۱۴۵ هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبروی حرم امام رضا از خشت و گل ساخته شد.
موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در ۲ تالار به منظور معرفی آثار تاریخی این دوره شکل گرفته است. این بنا به همت انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۲ خورشیدی توسط مهندس سیحون طراحی و ساخته شد.
او در کتاب نگاهی به ایران درخصوص بنای آرامگاه نادر شاه افشار مینویسد:
“مادهٔ اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هرکاره است. این سنگ یکی از مقاومترین سنگهایِی است که در ایران وجود دارد … او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار میداند و در ادامه مینویسد: … شکل کلی مقبرهٔ نادر به شکل شش ضلعی متناسبی است که شکلِ سیاه چادرهایی را تداعی میکند؛ دلیل این امر همین نکتهاست که نادر به جای کاخ، در زیر چادر زندگی میکرد.”
موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در ۲ تالار به معرفی آثار تاریخی این دوره قرار دارد:
تالار شماره ۱: که بهنمایش اشیاء مختلفی بهمنظور معرفی آثار تاریخی دوره افشار پرداخته است. شامل انواع سلاحها، البسه و پوشاک رزمی نظامیان دوره افشار، تابلوهای نقاشی از نادر و صحنههای جنگ مانند تابلویی از جنگ کرنال، وسایل سوارکاری مانند زین و برگ اسب از دوره افشار تا قاجار، چند نسخه خطی نفیس از جمله تاریخ جهانگشای نادری و دو شمشیر متعلق به نادراختصاص دارد که روی یکی کلمه «السلطان نادر» حک شده و روی دیگری که در دشت مغان به سال ۱۱۴۸ هجری در روز تاجگذاری نادر از طرف ملت ایران به وی هدیه شده یک بیت شعر طلاکوب شدهاست.
تالار شماره ۲: در حال حاضر به نمایش برخی تصاویر و نیز پاره ای اطلاعات تاریخی در ارتباط با زندگی نادرشاه افشار و همچنین کلنل محمدتقی خان پسیان اختصاص یافته است. همچنین در گوشه شمالی آرامگاه نادر، آرامگاه محمد تقی خان پسیان سردار خراسان قرار دارد.
آرامگاه کمال الملک در نیشابور
در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده میشود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها ۱ به ۲/۱ است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده میشوند. همچنین در پایین قوسهای اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاهتر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوسهای متقاطع هستند. شاید میتوان گفت حجم کلی بنا از پوستهای سه بعدی در فضا حاصل آمدهاست که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند میدهند.
این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آوردهاند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهرهگیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان میدهد.
تزئینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شدهاند و به سمت خط تقارن قوسها این نقوش کوچک و کوچکتر میشوند.
به گفته سیحون، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور میشود. نمای بنا و تزئینات و همچنین رنگ کاشیها، هماهنگی فراوانی با آرامگاه عطار، که در کنار آن است، دارد؛ به گونهای که شاید بازدید کننده در نگاه نخست گمان کند که این بناها بخشی از هم هستند در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کردهاست.
آرامگاه خیام در نیشابور
نام: حکیم بن ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیامی مشهور به خیام که در اوایل قرن پنجم هجری در نیشابور تولد یافت، (۴۳۹ – ۵۱۷ ه.ق).فیلسوف، ریاضی دان، منجم، شاعر و یکی ازبزرگترین دانشمندان ایرانی واز مفاخر ملی ایران در دوره سلجوقی است است.
مهندس هوشنگ سیحون که در آن زمان ناظر ساخت و سازهای انجمن آثار ملی به همراهی حسین جودت بود، آرامگاه را از مکان قبلی که چسبیده به امامزاده محروق بود به مکان فعلی انتقال داد.
مرداد ۱۳۳۵ انجمن آثار ملی به هوشنگ سیحون نامه ای نوشت و در اسفندماه ۱۳۳۷ طرح و نقشههای کامل مورد تایید انجمن قرار گرفت. شرکت ساختمانی کا.ژ.ت در ۱۳۳۷ خورشیدی اجرای کار را بر عهده گرفت در سال ۱۳۳۸ خورشیدی، ساخت آرامگاه شروع شد و در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، پس از سه سال کار مداوم کار ساختمان آرامگاه، به پایان رسید.
ارتفاع این مقبره، ۲۲ متر است و استخوانبندی اصلی آن فلزی، محاط در پوشش بتنی است، شکل بنا در پایین، تقسیمبندی ده گانه دارد و فاصلهی پایهها، ۵ متر است.اضلاع بنا، مستقیما به سمت بالا ادامه یافته و گنبدی را در انتها بوجود می آورد، بنا ظاهراً تجسم کلاه دراویش ونیز شبیه قطعه الماسی تراش خورده و تلفیقی است از سنت و تکنولوژی.
بهترین تزئین برای آرامگاه خیام رباعیات خود خیام بود. شادروان استاد جلال همایی بیست رباعی به این منظور انتخاب کردند و استاد مرتضی عبدالرسولی زیبا نویسی ها را انجام دادند. خط شکسته و در هم به روش سیاه مشقهای خطاطان بزرگی مانند میرعماد، بر روی کاشی که به صورت نقوش انتزاعی سرتاسر لوزی ها را پر می کند.
از داخل نیز قسمتهای پر از جمله همین لوزی ها با نقش گل و برگ و پیچک باز از هم با کاشی معرق تزئین گردیدند. قسمت عمده آن مشبک و تو خالی و یادآور ستاره ای است که نماد شخصیت علمی و ستاره شناسی خیام تلقی می شود. دور تا دور آرامگاه به صورت مثلث ۱۲ پر است . لوزیهای بنا ۳۰ تا است. و در بالای بنا یک ستاره ۵ پر وجود دارد .
آرامگاه ابوعلی سینا در همدان
اولین بنای یادبودی که با طرح اینجانب برپا شد، بنای یادبود و آرامگاه واقع در همدان است که ۵۰ سال پیش ساخته شدهاست. این بنا، برای مراسم هزارهٔ ابوعلی به وجود آمد که توسط «انجمن آثار ملّی ایران»، سرپرستی میشد.
تمام عوامل بنا، از اشکال هندسی و نمادین فراوان تشکیل شدهاند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. مربع، پایه و اساس این بنا است.
خود آرامگاه در وسط تالاری مربع شکل قرار گرفته است که پلهٔ مدور و پایههای دوازدهگانهٔ برج یادبود به دوره دایرهٔ پله، مزار را احاطه کردهاند. شکل بنا از خارج دارای دو قسمت است، یکی قسمت زیرین که در برگیرندهٔ ورودی، مقبره، کتابخانه، تالار اجتماعات و پذیرایی است و دیگر قسمت بالا که برج یادبود بنا است.
در میان باغی در اطراف آن، قسمت زیرین بنا، از طرف در ورودی دارای ایوانی است با ده ستون که هر ستون علامت یک قرن است و ده قرن اشاره به هزارهٔ ابوعلی است.
از طرف دیگر، ابوعلی دانشمندی است بلندپایه با دانشهای متعدد، فلسفه، حکمت، پزشکی، موسیقی، کیمیا و غیره که بعضیها او را متفکر دوازده دانش دانستهاند.
ستون بندی و دیوار پُر در قسمت زیرین نمای اصلی، اشارهای است به معماری یونان قدیم، و برج دوازده ترک در بالا، از طرفی، اشاره به بنای همزمان ابوعلی یعنی گنبد قابوس دارد و از طرف دیگر، دانشهای دوازدهگانهٔ ابوعلی را تداعی میکند، همچنین فلسفهٔ ایران را پایهٔ فلسفه یونان نشان میدهد. این ایوان ده ستونی و برج بتنی باز، مجموعاً در داخل یک مربع بزرگ با اضلاع ۵/۲۸ متر جا گرفتهاند که البته خود مربع دیده نمیشود، ولی ضلع افقی آن کف ایوان و ضلع عمودی از کف زمین تا رأس برج است و نماد انسان ایستاده با دستهای گشاده را، که خود ابوعلی است، تداعی میکند.
بازسازی و طراحی آرامگاه فردوسی در توس بر پایهٔ طرح پیشین
آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در میان باغی مصفا به فاصله ۲۰ کیلومتری شمال شهر مشهد واقع شده است.
ساختمان فعلی آرامگاه فردوسی و موزه توس که الهام گرفته از شیوه معماری هخامنشی به ویژه آرامگاه کوروش بود به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ آغاز و با نظارت مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید.
نمای بیرونی بنا شامل عناصر تزئینی هخامنشی به خصوص ستونها و سرستونها است و اشعاری که بر اضلاع چهارگانه بنا نگاشته شده از حکیم فردوسی و معرف اندیشه و شخصیت وی می باشد. بخش فوقانی بنا بصورت توخالی ساخته شده و فضای داخلی آن نیز علاوه بر الهام گرفتن از معماری دوره اشکانی شامل ۲۰ ستون مرمری در پائین و ۸ ستون در بخش فوقانی است. در بخشهایی از آرامگاه نیز دیوارنگارههایی از فریدون صدیقی نصب گردیده که نمایش صحنههایی از روایات شاهنامه است.
بنای کنونی دارای نهصد متر سطح زیربنا و ساخته شده از بتون و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دورهٔ هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد.
دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقهٔ توس نماسازی شد. هیأت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی می کند.
آرامگاه بابا طاهر در همدان
باباطاهر که حدوداً در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میزیسته، از شعرا و عرفای بزرگ روزگار خویش است. او یکی از مشهورترین دوبیتی سرایان ایرانی است.
آرامگاه باباطاهر در شهر همدان در مرکز میدانی مستطیل شکل، زیبا، سرسبز، با گنبدی فیروزهای منشوری شکل، بر قاعدهای هشت ضلعی بر بالای تپهای کم ارتفاع قرار گرفتهاست.
سقف آرامگاه کاشی کاری معرق میباشد. برج آرامگاه بر قاعدهای هشت ضلعی واقع شده که ارتفاع آن از سطح فوقانی تپه ۲۰/۳۵ متر و از کف خیابان ۲۵/۳۰ متر میباشد.ستونهای هشتگانه برج، قطعه سنگ مزار، کف و پلههای آرامگاه از سنگ گرانیت حجاری شدهاست و بنای اصلی نیز به ابعاد۱۰ × ۱۰ متر با مجموعهای از منشورها پوشیده شده و دارای مدخلهای ورودی و منفذهای نور است. نما و فرش بنای آرامگاه باباطاهر همدان از سنگ است و در داخل آن کتیبههایی از کاشی وجود دارد.
آرامگاه باباطاهر بر فراز تپهای در شمال باختری همدان قرار دارد. این بنا در طول قرون مختلف شاهد تخریب و بازسازیهای متعدد بودهاست. قدمت مقبره اصلی باباطاهر به دوره سلجوقیان میرسد و در قرن ششم هجری یک برج هشت ضلعی آجری بر روی قبر باباطاهر ساخته شد که بعدها بر اثر مرور زمان ویران شد. در زمان پهلوی اول از طرف شهرداری همدان بنای جدیدی به جای بنای قدیمی ساخته شد که مصالح آن بیشتر آجر بود. در جریان همین بازسازی، لوح کاشی مربوط به قرن هفتم هجری، که هماکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود، به دست آمد. بر روی این کاشی فیروزهای رنگ، آیات قرآن مجید به خط کوفی برجسته نوشته شدهاست. سال ۱۳۲۹ بنای ناتمام که دچار آسیبدیدگی شده بود، مرمت گردید. در سال ۱۳۴۵ مهندس سیحون و مهندس فروغی طرح یک بنای جدید را ارائه کردند. یک سال بعد ساخت آرامگاه شروع شد و سه سال به طول انجامید. آرامگاه فعلی باباطاهر تلفیق معماری عصر حاضر با معماری قرنهای هفتم و هشتم هجری قمری است.این بنای تاریخی طی شماره ۱۷۸۰ در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیدهاست.
ساختمان موزه توس
ساختمان موزه توس، یکی دیگر از ساختمانهای طراحی و ساخته شده توسط مهندس هوشنگ سیحون در محوطه آرامگاه فردوسی در شهر توس می باشد که در نیمه دوم دهه ۴۰ خورشیدی طراحی و ساخته شده است. کاربری این ساختمان در ابتدا جهت چایخانه و رستوران برای گردشگرانی در نظر گرفته شده بود که برای بازدید از مقبره فردوسی به سایت ۶ هکتاری مجموعه وارد میشدند.
در دهه ۷۰ طرحی برای نوسازی و تغییر فضاهای داخلی ساختمان از سوی میراث فرهنگی خراسان در نظر گرفته شده بود که بر اساس آن پوشش بتنی ساختمان با آجر زرد و قرمز رنگ پوشیده شده و نمایی کاملاً سنتی و متفاوت با کالبد اولیه ساختمان طراحی شده بود. در ادامه تخریب بخشهای فوقانی ساختمان آغاز شده تا بتوان با ایجاد سقفی مسطح به کیفیتی نزدیک به طرح سنتی جدید رسید.
از ویژگیهای خاص عمارت شعبه مرکزی بانک سپه سقف بسیار بلند ۹ متری، ستونهای با عظمت و باشکوه درب ورودی و پله های سه طرفه برگرفته از کاخ آپادانا و معماری اصیل ایرانی است.
این عمارت دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که تنها در معماریهای اصیل ایرانی دیده می شود از جمله این ویژگیها می توان سقف بسیار بلند و وسیع بدون ستون اشاره کرد.
آتلیه سیحون، یادگار مرد بناهای ماندگار
در ضلع غربی تقاطع خیابان جمهوری و ولیعصر، ساختمانی قدیمی وجود دارد که البته این روزها اندکی شکل و شمایل امروزی به خود گرفته است و به همین دلیل کمتر کسی متوجه ارزشمندی آن میشود
این بنا متعلق به «هوشنگ سیحون» پدر معماری نوین ایران است که با طراحیهای منحصربه فردش، انقلابی در معماری سبک قدیم و نوین ایجاد کرد. این ساختمان که مدتی در اختیار نمایندگی یکی از شرکتهای لوازم الکترونیکی بود و بعدها تخلیه و رها شد، این روزها حال خوشی ندارد و اعضای شورای اسلامی شهر تهران تلاش میکنند این بنای ارزشمند را در فهرست میراث فرهنگی ثبت و از آن حفاظت کنند.
معماری ساده، اما خیرهکننده
بنایی که به آتلیه سیحون معروف است، معماری خاصی دارد. این بنا در عین سادگی بسیار هنرمندانه و با ظرافت طراحی شده است. به قول «بهروز مرباغی» عضو انجمن مفاخر معماری ایران، در تمام ساختمانهایی که استاد سیحون طراحی کرده است، رابطهای میان بافت و بنا وجود دارد که این رابطه را در طراحی آتلیه سیحون هم میتوان دید.
بنا به گونهای طراحی شده که هم بیانگر یک بافت مسکونی است و هم در عین حال نشانههای بافت اداری در آن یافت میشود. به گفته کارشناسان معماری، در ساختمانهای شهری همواره از طرحهای فانتزی استفاده میشود، اما استاد سیحون در ساخت آتلیه با استفاده از ترکیب سنگ و آهن تلاش کرده یک سبک مدرن و حتی جهانی ارائه دهد.
سرانجام این هنرمند خلاق و با ذوق در ساعت چهار و نیم صبح ۲۶ مه ۲۰۱۴ درگذشت.(۳)
به گفته دختر استاد سیحون، مریم سیحون پیکر ایشان به طور موقت در این آرامگاه قرار می گیرد تا در آینده ترتیب انتقال آن به ایران داده شود. او همچنین با اشاره به وصیت نامه هوشنگ سیحون گفت: هوشنگ سیحون برای مراسم خاکسپاری خود وصیت جالبی داشته است. به گفته او درخواست هوشنگ سیحون این بوده که هشت نفر از شاگردان و دوستان معمارش تابوت او را تا محل تدفین، حمل کرده و اولین خاکی که روی مزارش ریخته می شود، مشتی از خاک ایران باشد که پیش از این خود آن را تهیه کرده و نزد دخترش به امانت گذاشته بود.
هوشنگ سیحون که خود از بنیانگذاران معماری آرامگاه ها و مقابر کشور بود، دوشنبه، پنجم خرداد ماه چشم از جهان فروبست در حالی که مسئله تدفین و ساخت آرامگاهی برای او در هاله ای از ابهام بود. مرگ این معمار، نقاش و مجسمه ساز ایرانی که در آستانه ۹۴ سالگی به دلیل کهولت سن در ونکور کانادا درگذشت.
منابع:
- سخنان محمود درویش در برنامهای با عنوان «خاطرات و تجربیات بیش از نیم قرن همنشینی با هوشنگ سیحون»، یهمن ۱۳۹۸.
- امین اعظم (آوریل ۲۰۱۱).«خط در خیال: زندگی و آثار سیحون».
- فیروزه خطیبی-(۲۱ خرداد ۱۳۹۳). «هوشنگ سیحون: ‘مرا با مشتی از خاک ایران به خاک بسپارید’»
- همشهری آنلاین
- معماران آرل
- Wikipedia
- Tua
- Bartarinha
- aamag